عشق از طرف یک مافیا
. پرش به شب در کافه .
🐥 سلام دیر که نکردم
⚫ نه به موقع اومدی
🐥 خدا رو شکر
⚫ جیمین می خواهم یه سوال ازت بپرسم
🐥اوکی
⚫ چه عضو از خانواده داری و چیکار میکنند
🐥 یه عمو دارم ولی قم.ار بازی میکنه و پولش رو من باید بدم
⚫ اوکی
. پرش بعد از کافه.
⚫ . تو ذهنش خب پارک جیمین وقت رسیده به پیش daddy بیای .
🐥 داشتم با کوک خداحافظی می کردم که احساس خستگی کردن بعد سیاهی
⚫ وقتش رسیده بریم دیگه
. پرش به عمارت .
ویو جیمین
از خواب بلند شدم که دیدم توی یه اتاق تاریک هستم ترسیدم و شروع به گریه کردم
🐥 لطفا من رو نجات بدید. گریه .
⚫ نیم ساعت بعد صدا گریه اومد فهمیدم که بیدار شده بلند شدم و رفتم داخل جیمین تا منو دید
🐥 تو کی هستی
⚫ من اربابتم
🐥 ولی چی جونگ کوک امکان نداره تو همون مافیا جئون جونگ کوک بزرگی
⚫ بله . خنده سادیسمی .
🐥 نه نه نزدیک نیا
⚫ چرا دارم نزدیک baby ام میام دیگه
🐥 برو اون ور
⚫ خودت خواستی پارک جیمین
. جیمین رو برد اتاق شکنجه.
⚫ پارک جیمین انتخاب کن
🐥 نه . گریه .
. شروع به کتک زدن .
🐥 سلام دیر که نکردم
⚫ نه به موقع اومدی
🐥 خدا رو شکر
⚫ جیمین می خواهم یه سوال ازت بپرسم
🐥اوکی
⚫ چه عضو از خانواده داری و چیکار میکنند
🐥 یه عمو دارم ولی قم.ار بازی میکنه و پولش رو من باید بدم
⚫ اوکی
. پرش بعد از کافه.
⚫ . تو ذهنش خب پارک جیمین وقت رسیده به پیش daddy بیای .
🐥 داشتم با کوک خداحافظی می کردم که احساس خستگی کردن بعد سیاهی
⚫ وقتش رسیده بریم دیگه
. پرش به عمارت .
ویو جیمین
از خواب بلند شدم که دیدم توی یه اتاق تاریک هستم ترسیدم و شروع به گریه کردم
🐥 لطفا من رو نجات بدید. گریه .
⚫ نیم ساعت بعد صدا گریه اومد فهمیدم که بیدار شده بلند شدم و رفتم داخل جیمین تا منو دید
🐥 تو کی هستی
⚫ من اربابتم
🐥 ولی چی جونگ کوک امکان نداره تو همون مافیا جئون جونگ کوک بزرگی
⚫ بله . خنده سادیسمی .
🐥 نه نه نزدیک نیا
⚫ چرا دارم نزدیک baby ام میام دیگه
🐥 برو اون ور
⚫ خودت خواستی پارک جیمین
. جیمین رو برد اتاق شکنجه.
⚫ پارک جیمین انتخاب کن
🐥 نه . گریه .
. شروع به کتک زدن .
- ۱۳۳
- ۱۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط